معرفی مهم‌ترین نژادهای فضایی دنیای مارول

در دنیای مارول نژادهای فضایی گوناگونی وجود دارند که با توجه به تاریخچه و قدرت‌هایشان، از دیرباز نقش بسیار مهمی را در سیر داستانی کمیک‌های این شرکت ایفا کرده‌اند. علاوه‌بر تفاوت و گستردگی این گونه‌ها، مسائلی مثل نیاز به شناخت بیشتر آن‌ها برای آشنایی با رویدادها و جهان کیهانی مارول، باعث می‌شوند که هر مخاطب بخواهد چکیده‌ای مختصر از آن‌ها بداند. در این مطلب به معرفی و بیان تاریخچه‌ی مهم‌ترین نژادهای فضایی دنیای مارول می‌پردازیم.


اسکرال‌ها (Skrulls)

معرفی نژادهای فضایی مارول: اسکرال‌ها

اسکرال‌ها موجوداتی شبیه به انسان با پوستی سبز رنگ هستند که در کهکشان آندرومدا زندگی می‌کنند؛ موجوداتی که از آن‌ها معمولاً به عنوان کهن‌ترین امپراتوری تمام جهان یاد می‌شود. تاریخچه‌ی اسکرال‌ها معمولاً به این صورت بیان می‌شود که آن‌ها از آزمایشات سلستیال‌ها بر روی اجداد خزنده‌ی خود، به‌وجود آمده‌اند؛ آزمایشاتی که موجب پیدایش ۳ گروه اصلی از اسکرال‌ها شد که شامل اسکرال‌های معمولی، اسکرال‌های دوینت و اسکرال‌های اترنال بودند. هر یک از این ۳ گروه، توانایی‌های مخصوص خود را داشتند، مثلاً اسکرال‌های اترنال نامیرا بودند، اسکرال‌های دوینت توانایی تغییر ظاهر داشتند و اسکرال‌های معمولی موجوداتی بودند که پس از مدت زمان کوتاهی قادر بودند به موجوداتی سلستیال مانند تکامل پیدا کنند.

با این حال، پس از گذشت یک دوره‌، اسکرال‌های دوینت موفق شدند نسبت به ۲ گروه دیگر اسکرال‌ها برتری پیدا کنند و با از میان برداشتن دو گونه‌ی دیگر، پایه‌گذار امپراتوری اسکرال‌ها شوند. این امپراتوری به دلیل توانایی تغییر ظاهر اسکرال‌های دوینت به سرعت رشد کرد، چرا که این توانایی به اسکرال‌ها اجازه می داد تا از درون، شرایط فروپاشی حکومت‌ها و نژادها را فراهم آورند. البته نباید از این نکته غافل شد که علی‌رغم تمام این مسائل، امپراتوری اسکرال‌ها تا قبل از درگیری با کری‌ها یک امپراتوری امپریالیسم و جنگ‌طلب محسوب نمی‌شد.

ماجرای تغییر تاریخچه‌ی اسکرال‌ها هنگامی شروع شد که این امپراتوری تصمیم گرفت با انتخاب نژادِ شایسته‌تر بین کری‌ها و کوتاتی‌ها شرایط را برای پیشرفت یک نژادِ دیگر به عنوان زیر دستِ خود فراهم آورد. به همین دلیل، امپراتوری مسابقه‌ای را میان این دو نژاد ترتیب داد و چند داور را برای قضاوت نهایی میانشان تعیین کرد، اما در پایان و پس از پیروزی کوتاتی‌ها، کری‌ها به دلیل اینکه تحمل شکست را نداشتند داوران امپراتوری اسکرال و مردمان نژاد کوتاتی را به قتل رساندند و سفینه‌ی فضایی امپراتوری اسکرال و تکنولوژی‌های درون آن را دزدیدند و با سوءاستفاده از این تکنولوژی، زمینه‌سازِ پیشرفت خود شدند. این موضوع به دلیل اختلاف مکانیِ محل حادثه با مرکز امپراتوری اسکرال سال‌ها بعد که کار از کار گذشته بود برای اسکرال ها فاش شد یعنی زمانی که کری ها پیشرفت کردند و به تکامل رسیدند. مطلع شدن از این حادثه، نه‌تنها خشم اسکرال‌ها را برانگیخت، بلکه سیاست‌های امپراتوری اسکرال را به جنگ‌طلبی سوق داد و زمینه‌ی یکی از قدیمی‌ترین جنگ‌ها میان دو نژاد فضایی مارول را فراهم کرد.

لازم به ذکر است که این موضوع صرفاً آغاز مشکلات اسکرال‌ها بود، چرا که بعدها پایتخت امپراتوری اسکرال که در سیاره‌ی تارناکس-۴ قرار داشت، همراه با ۹۷۸ قلمروی دیگر توسط «گالاکتوس» نابود شد که این موضوع اسکرال‌ها را دچار جنگ داخلی میان فرماندهان قلمروهای بی‌سرپرست کرد. هرچند که به مرور زمان این مشکل حل شد، اما بعدها اسکرال‌ها در طول رویداد آناهیلیشن (Annihilation) در مسیر سپاه آناهیلوس قرار گرفتند و تا مرز انقراض پیش رفتند. با این حال، این نژاد سرسخت موفق شد تا دوباره از نو شروع کند و حتی بعد از بازیابی نیروهای خود توانست در طی رویداد تهاجم مخفی (Secret Invasion)، مشکلات زیادی را برای گروه «انتقام‌جویان» و دیگر قهرمانان کره‌ی زمین از جمله «ناانسان‌ها» ایجاد کند.


کری‌ها (Krees)

معرفی نژادهای فضایی مارول: کری‌ها

پیش از درگیری با اسکرال‌ها و پیشرفت تکنولوژیک این نژاد، کری‌ها، گونه‌ای ابتدایی از موجودات فضایی بودند که به‌طور مشترک، در کنار یک نژاد فضایی دیگر به نام کوتاتی‌ها در سیاره‌ی زادگاه خود، یعنی هالا، می‌زیستند؛ با این حال، پس از نخستین جنگ با اسکرال‌ها، کری‌ها پیشرفت زیادی کردند و به رهبری یک هوش مصنوعی با نام Supreme Intelligence (موجودی تشکیل شده از حافظه‌ی برترین افراد تاریخ کری) موفق شدند که به پیشرفت‌های زیادی دست پیدا کنند.

در میان کری‌ها دو نژاد موجود است؛ یکی نژاد اصلی و والاتر که رنگ پوست آبی دارند و دیگری نژادی پرجمعیت‌تر و از لحاظ اجتماعی پست‌تر که رنگ پوست صورتی دارند. با این حال، کری‌ها توانایی زاد و ولد با انسان‌ها و حتی اسکرال‌ها را دارند؛ موضوعی که موجب به‌وجود آمدن دو رگه‌هایی مانند «کارول دنورز» شد که مدت‌ها با نام «میس مارول» شناخته می شد و تقریباً حدود یک دهه است که عنوان «کاپیتان مارول» را به خود اختصاص داده است.

البته در طول تاریخچه‌ی نژاد کری، Supreme Intelligence موفق شد تا به کمک کریستال ابدی، گونه‌ای جدید از کری‌ها به نام رئول را خلق کند که توانایی‌های بسیار بیشتری نسبت به دو گونه‌ی پوست آبی و پوست صورتی داشتند. البته رئول‌ها مدت‌ها بعد توسط «جنیس-ول» که پسرِ جنگجوی بزرگِ امپراتوری کری یعنی مار-ول (Mar-Vell) بود، منقرض شدند. لازم به ذکر است که آزمایشات کری‌ها بر روی انسان‌ها موجب به‌وجود آمدن ناانسان‌ها شد.


برود (Brood)

برود دسته‌ای از انگل‌های فضایی هستند که در سیاره‌های محل زندگیشان به صورت کلونی‌های حشره‌مانند زندگی می‌کنند. در میان نژاد برود، دو گونه‌ی اصلی وجود دارد: یکی گونه‌ی کارگر یا خدمتکار که قهوه‌ای رنگ هستند و بال‌های شفاف دارند و گونه‌ی دوم، گونه‌ی رهبر یا ملکه است که هرکدام، دسته‌ای بزرگ از گونه‌ی زیر دست را کنترل می‌کنند. این گونه سبز رنگ می‌باشد و از گونه‌ی کارگر جثه‌ی بزرگ‌تری دارد. خود این ملکه‌ها نیز زیر دست امپراتریس‌های برود محسوب می‌شوند.

گفته می‌شود که در نژاد برود، افرادِ زیر دست، مستقیماً از لحاظ ذهنی و روانی به گونه‌ی بالادستِ خود متصل هستند و به همین دلیل، امکان نافرمانی یا شورش در مقابل دستورات فرماندهانشان وجود ندارد، البته گونه‌ای بسیار کمیاب از برود وجود دارد که در طی رویداد Annihilation: Conquest توسط فایلا-ول (دختر مار-ول یا همان کاپیتان مارولِ سابق) و «مون دراگون» کشف شد؛ این گونه برخلاف دیگر گونه‌های برود در کلونی بزرگ نشده بود، اما قهوه‌ای رنگ بود و جسه‌ای تقریباً ۳ برابر امپراتریس‌های برود داشت. علاوه بر این‌ها، از ویژگی‌های بارز این گونه‌ی خاص می‌توان به بال‌های نقره‌ای رنگ، توانایی زندگی در فضا و اسکلت خارجی فوق‌العاده محکم اشاره کرد.

نژاد برود ابتدا در سری کمیک‌های Uncanny X-Men خلق شدند و از آن زمان، همیشه جزء دشمنان اصلی گروه «افراد ایکس» به‌شمار می‌روند؛ با این حال، پیشینه‌ی این نژاد فضایی برای مدت‌ها نامشخص بود، تا اینکه مشخص شد نژاد برود در واقع گونه‌ای کوچک با پوستی نرم بوده‌اند که با سفر به گذشته، سعی در استفاده از میزبانان انسان برای تخم‌گذاری و تولید مثل داشته‌اند، اما توسط شیلد زندانی و مورد آزمایش قرار گرفتند. تا اینکه در یکی از مراکز شیلد، «ولورین» با یکی از گونه‌های اولیه‌ی برود برخورد داشت و پس از مبارزه، با چنگال‌هایش آسیب زیادی را به این موجود وارد کرد. در ادامه، این برودِ اولیه که بخشی از یک کلونی بود، با آنالیز آسیب‌های وارده، تکامل پیدا کرد و دارای چنگال‌های تیز و اسکلت خارجی محکم شد؛ چیزی که در واقع در گونه‌ی امروزی برود دیده می‌شود. یعنی به عبارت دیگر، ولورین به نوعی مسئول تبدیل شدن برود به گونه‌ی وحشی‌ای است که امروزه می‌شناسیم.


جاودانه‌ها (Eternals)

معرفی نژادهای فضایی مارول: جاودانه‌ها

جاودانه‌ها میزبان نخستین ژن حاصل از آزمایشات سلستیال‌ها روی انسان‌ها هستند که در کنار دوینت‌ها، به نخستین گونه‌های جدیدِ مشتق شده از نژاد انسان تبدیل شدند. ژن ساختاریِ جاودانه‌ها به آن‌ها عمر طولانی و قدرت‌های فرابشری بخشید و علاوه بر این، در طول زمان، جاودانه‌ها همواره از گونه‌ی بشر در مقابل رقبای طبیعی خود یعنی دوینت‌ها محافظت کرده‌اند.

پس از گذشت مدت زمان کوتاهی از به‌وجود آمدن جاودانه‌ها، میان دو تن از رهبران آن‌ها به نام «اورانوس» و «کرونوس» اختلافی شکل گرفت که به یک جنگ داخلی میان این نژاد منجر شد. اختلاف این دو از جایی آغاز شد که اورانوس اعتقاد داشت جاودانه‌ها باید بر دیگر نژادها فرمانروایی کنند، در حالی که کرونوس به زندگی مصالحه‌آمیز در کنار دیگر نژادها معتقد بود. در نهایت، این جنگ داخلی به شکست اورانوس منتهی شد و او به اجبار زمین را به مقصد سیاره‌ی اورانوس ترک کرد. در همین سیاره بود که اورانوس و همراهانش با ساخت کشتی‌های جنگی، قصد بازگشت به زمین و شروع جنگی دوباره داشتند که کشتی‌های فضاییشان توسط امپراتوریِ کری مورد حمله قرار گرفت و بازماندگانِ این درگیری مجبور شدند در قمر تایتان (یکی از قمرهای سیاره‌ی زحل) ساکن شوند. لازم به ذکر است که امپراتوری کری با تحقیقاتی که روی اسیران نژاد جاودانه‌ها انجام داد تحریک شد تا با انجام آزمایشاتی روی انسان‌ها گونه‌ای مشابه به‌وجود آورد که نتیجه‌ی آن منجر به تشکیل نژاد ناانسان‌ها شد.

از سوی دیگر، کرونوس بر روی زمین در حال انجام یک‌سری آزمایشات بود که به دلیل اشتباه در برنامه‌ریزی باعث انفجاری عظیم و نابودی شهر تیتانوس شد. با این حال، موج انرژی آزاد شده توسط انفجار، منجر به فعال شدن ژن‌های ثانویه‌ی جاودانه‌های ساکن شهر تیتانوس شد و به آن‌ها توانایی کنترل انرژی‌های کیهانی، عمر بسیار طولانی و قدرت‌های خدامانند داد. در طی این آزمایش کرونوس کشته شد و ذراتش در سراسر کیهان پراکنده شدند.

پس از مرگ کرونوس، پسرانش یعنی «زوراس» و «آلارس» مجمع یونی‌مایند یا ذهن واحد (Uni-Mind) را تشکیل دادند که مجمعی متشکل از حالت روح جاودانه‌های مُرده و رهبران جاودانه‌ها از هر زمانِ ممکن بود. سپس، زوراس به عنوان پسر بزرگ خاندان، به رهبر جاودانه‌های زمین تبدیل شد و آلارس هم تصمیم گرفت با سفر در سراسر کیهان به کشف اسرار هستی بپردازد. او در طی یکی از سفرهای خود جاودانه‌های تایتان را پیدا کرد و در میان آن‌ها با زنی به نام «سوئی سان» ازدواج کرد و لقب Mentor را گرفت. پس از ازدواج، او و سوئی سان، وظیفه‌ی رهبری کردن جاودانه‌های تایتان را در کنار هم به عهده گرفتند و بعدتر، صاحب دو فرزند به نام‌های «ثانوس» و «استارفاکس» شدند.

از سوی دیگر، زوراس نیز در زمین، ۳ شهر را برای زندگی جاودانه‌ها ساخت که به ترتیب المپیا، پولاریا و اوشِنیا نام داشتند. وضعیت تا چندین سال به همین نحو ادامه یافت تا اینکه پس از حمله‌ی «مل استرام» به جاودانه‌ها با قصد تصرف مجمع یونی‌مایند، اکثر جاودانه‌ها تصمیم به ترک زمین گرفتند، اما تعدادی از آن‌ها مانند «ایکاریس» بر روی زمین باقی ماندند و همچنان به زندگی خود به عنوان قهرمان در میان انسان‌ها ادامه می‌دهند.


سلستیال‌ها (Celestials)

سلستیال‌ها یا آسمانی‌ها

سلستیال‌ها یا آسمانی‌ها شاید رازآلودترین گونه‌ی فضایی جهان مارول باشند که هیچگاه پیشینه‌ی آن‌ها به‌طور کامل بازگو نشد. تئوری‌های زیادی مبنی بر چگونگی شکل‌گیری سلستیال‌ها وجود دارد. نخستین تئوری مبنی بر این است که سلستیال‌ها بازماندگان یونیورس قبلی (پیش از بیگ بنگ) می‌باشند. دومین تئوری به این اشاره دارد که سلستیال‌ها از ابدیت منشا گرفته‌اند و به اهداف او خدمت می‌کنند. سومین و پرطرفدارترین تئوری می‌گوید که سلستیال‌ها برای یک ماهیت به‌نام «فالکرام» کار می‌کنند و برای برقراری تعادل در یونیورس و تساوی میان نظم و بحران اعمال متفاوتی را انجام می‌دهند.

در کل، سلستیال‌ها موجوداتی مهندس و محقق هستند که با انجام آزمایشات متفاوت روی گونه‌های مختلف، موجب پیدایش ژن‌های جدید، تکامل گونه‌ها و شکل‌گیری نژادهای نو می‌شوند. گفته شده دلیل انجام این کار توسط سلستیال‌ها فراهم کردن زمینه برای به‌وجود آمدن مفاهیم (یا Entity) بعدی است.

البته سلستیال‌ها گونه‌ای آرام و عاری از جنگ محسوب می‌شوند و معمولاً هنگامی وارد جنگ با دیگر گونه‌ها شده‌اند که منافع یا نتایج آزمایشاتشان در خطر بوده است.


چیتاوری‌ها (Chitauri)

چیتاوری‌ها یا چیتاری‌ها

چیتاوری‌ها نژادی در کمیک‌های مارول هستند که در ابتدا توسط «مارک میلار» و «برایان هیچ» در سری کمیک‌های The Ultimates خلق شدند. هرچند که در این کمیک گفته شد چیتاوری‌ها گونه‌ای با قدرت‌های مشابه اسکرال‌ها (تغییر شکل) هستند که فقط در زمین-۱۶۱۰ (دنیای آلتیمیت) یافت می‌شوند، اما بعدها و پس از اینکه این نژاد در دنیای سینمایی مارول استفاده شد، محبوبیتش افزایش یافت و با حضور در زمین-۶۱۶ (دنیای اصلی کمیک‌های مارول) رسماً تایید شد که چیتاوری‌ها گونه‌ای از اسکرال‌ها نیستند.

چیتاوری‌ها، یک امپراتوری فاشیسم/امپریالیسم هستند که تنها هدفشان نابودی و از بین بردن گونه‌های متفاوت، تسخیر قلمرو‌ها و از دم تیغ گذراندن حکومت‌ها است. آن‌ها در دنیای مارول به عنوان یک گروه افراطی شناخته می‌شوند، به همین دلیل است که حتی اسکرال‌ها هم با وجود قدرت‌های مشابه سعی می‌کنند حضور چنین نژادی را نادیده بگیرند.

همین‌طور، توانایی تغییر ظاهر چیتاوری‌ها بسیار پیشرفته‌تر از اسکرال‌ها است و آن‌ها نه‌تنها به صورت فیزیکی، بلکه از لحاظ مسائل روانی نیز می‌توانند خاطرات فرد مذکور را شبیه‌سازی کنند.


واچر‌ها (Watchers)

واچرها یا ناظران

واچرها یا ناظران گونه‌ای هستند که در ابتدا مسئولیت محافظت از جهان را در برابر آسیب‌ها و خطرات احتمالی برعهده داشتند؛ نژادی که از همان ابتدای خلقتشان، تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته‌تری نسبت به دیگر نژادها و گونه‌ها در اختیار داشته‌اند تا بتوانند به سادگی آن‌ها را کنترل کنند. در همین راستا، واچرها تصمیم گرفتند که انرژی اتمی و نحوه‌ی استفاده از آن را برای کمک به بقای یک نژاد فضایی به نام پروسیلیکان‌ها (Prosilicans) آموزش دهند.

در ابتدا پروسیلیکان‌ها از این انرژی به درستی استفاده کردند، اما در نهایت تعدادی از افراد این گونه تصمیم به ساخت سلاح‌های اتمی گرفتند که موجب نابودی و کشته شدن افراد زیادی شد. همین موضوع واچرها را به سمت بستن پیمانی ابدی سوق داد که در آن، افرادِ نژادِ واچرها سوگند یاد کردند تا هرگز در کارهای یونیورس مداخله نکنند و فقط به تماشا و ضبط اتفاقات بپردازند. حتی نام این نژاد نیز از همینجا گرفته شده است که به معنی نظاره‌گر می‌باشد.

درگیری واچرها بیشتر با سلستیال‌ها است که باور دارند افراد با ژن ضعیف‌تر و یا آزمایشات شکست خورده، باید به کلی از پهنه‌ی گیتی پاک شوند. این در حالی است که واچرها باور دارند هر موجودی، حق زندگی و حیات در این یونیورس را به نوبه‌ی خود داراست؛ همین موضوع، بارها سلستیال‌ها و واچرها را به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم مقابل هم قرار داده است.

واچرها حالتی مانند خواب موقتی نیز دارند که هر ۳ سال یک‌بار اتفاق می‌افتد و ۴۲ دقیقه به طول می‌انجامد. در این حالت، واچرها نمی‌توانند از اطلاعات محیط اطراف خود آگاه شوند و تنها به بارگذاری داده‌های مشاهده شده می‌پردازند، به همین دلیل تعدادی اعتقاد دارند که واچرها در واقع بخشی از یک مفهوم جاودانه و ناشناس هستند که به دنبال جمع‌آوری اطلاعاتِ سراسر جهان است.


بادون‌ها (The Badoons)

بادون‌ها نژادی دو شاخه محسوب می‌شوند که میان دو جنس زن و مرد خود، جنگ‌هایی طولانی را تجربه کرده‌اند؛ جنگی که باعث شد نژاد آن‌ها به دو دسته‌ی بادون‌های برادری (مردان) و بادون‌های خواهری (زنان) تقسیم شود.

بادون‌های برادری در سیاره‌ی موورد زندگی می‌کنند و در واقع، اربابان بادون‌های خواهری محسوب می‌شوند، چرا که در آخرین جنگ با آن‌ها پیروز شده‌اند. بادون‌های خواهری در سیاره‌ی زادگاه خود لوتیارا زندگی می‌کنند. در این میان، گونه‌ی مذکر بادون‌ها یا همان بادون‌های برادری به عنوان فاتحان جهان شناخته شدند که از هر نژادی به‌جز نژاد بادون نفرت دارند. در مقابل، بادون‌های خواهری به گونه‌ای صلح‌طلب تبدیل شدند که از صلح و آرامش در جهان حمایت می‌کنند.

بادون‌های برادری معمولاً به عنوان گونه‌ای ستیزه‌جو شناخته می‌شوند که از هیچ روشی برای نابودی دشمنانشان فروگذار نیستند، آن‌ها سلاح‌های کشتار جمعی خود را روی موجودات زنده‌ی سیاراتِ بی‌طرف امتحان می‌کنند و بارها با ایجاد اختلاف میان دو نژادِ متفاوت به قصد تضعیف آن‌ها، آتشِ جنگ‌های زیادی را شعله‌ور کرده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به دومین جنگِ کری‌ها و اسکرال‌ها اشاره کرد. همچنین این بادون‌ها اعتقاد دارند که هیچ کاری از کشتار دشمنان نژادشان بزرگ‌تر نیست و به همین دلیل، مانند جنگجویانِ کامیکازه‌ی ژاپنی، سلاح‌های منفجره‌ی حساسی را به خود وصل می‌کنند که پس از مرگشان منفجر شوند و تمام سربازان دشمنِ در نزدیکی جسدشان را به کام مرگ بکشانند.


سنت‌اوریان‌ها (Centaurians)

سنت‌اوریان‌ها گونه‌ای قدرت‌مند با توانایی‌های ذاتی در دنیای مارول هستند که به دلیل سرکوب و نسل‌کشیِ رخ داده توسط دیگر گونه‌ها از پیشرفت بازمانده‌اند. سیاره‌ی زادگاه سنت‌اوریان‌ها، سنتاوری وی نام دارد. سنت‌اوریان‌ها موجوداتی به رنگ پوست آبی با تاجی قرمز و پهن روی سرشان هستند که به آن‌ها توانایی کنترل سلاح‌هایشان را به وسیله‌ی امواج صوتی می‌دهد که البته به دلیل مبتدی بودن تکنولوژیشان، اغلب سلاح‌های آن‌ها به شکل تیر و کمان است.

شناخته‌شده‌ترین سنت‌اوریان‌ها در دنیای مارول، «یاندو اودونتا» می‌باشد؛ فردی که پس از قتل عام سنت‌اوریان‌ها توسط بادون‌ها، آخرین بازمانده از نژاد خود محسوب می‌شود. او کسی بود که در دنیای کمیک به همراه «مارتینکس» و «چارلی ۲۷»، گروه محافظین کهکشانِ کلاسیکِ دنیای مارول را به‌وجود آورد تا با نژاد بادون‌ها و یاغی‌گری‌هایشان مبارزه کند که دیگر، اتفاقی مانند قتل عام عمومی سنت‌اوریان‌ها هرگز تکرار نشود.


کلنتارها/سیمبیوت‌ها (Symbiotes)

سیمبیوت‌ها

کلنتارها یا سیمبیوت‌ها در ابتدا یک نژاد فضایی صلح‌طلب بودند که از قدرت‌های خود برای پیوند خوردن با میزبانان مختلف استفاده می‌کردند و سعی داشتند طبق آیین‌ها و سنت‌های اجدادیشان، جنگجویی شکست‌ناپذیر را به‌وجود آورند. به همین دلیل، بارها با افراد مختلف از نژادهای گوناگون پیوند خوردند تا بتوانند چنین جنگجویی را به‌وجود آورند. اوضاع برای مدت‌ها به همین منوال ادامه داشت تا زمانی که «گالاکتوس»، سیاره‌ی زادگاه کلنتارها را نابود کرد، اما به دلیل فیزیولوژی خاص سیمبیوت‌ها، نتوانست انرژی زندگی آن‌ها را جذب کند و سیمبیوت‌ها در سراسر نقاط جهان پراکنده شدند.

از این میان، تعدادی از آن‌ها که اکثریت را تشکیل می‌دادند به نقطه‌ی نامعلومی از فضا سفر کردند تا به ادامه‌ی ماموریت اجداد خود بپردازند، اما تعدادی نیز تصمیم گرفتند که سنت‌های کهن خود را بشکنند و در سراسر کیهان برای پیدا کردن میزبانان مناسب خود سفر کنند.

سیمبیوت‌ها معمولاً موجوداتی هستند که به میزبانان خود قدرت‌هایی فراتر از حالت عادی می‌دهند، ولی این بخششِ سیمبیوت‌ها رایگان نیست و آن‌ها برای جبران از ماده‌ای شیمیایی به نام فنتیل آمین که در مغز تولید می‌شود تغذیه می‌کنند. کاهش فنتیل آمین به تدریج موجب بروز رفتارهای خشونت‌آمیز در بدن میزبان می‌شود و او را به سمت عدم تعادل روانی پیش می‌برد. به همین دلیل بود که «پیتر پارکر» پس از مدتی تصمیم گرفت سیمبیوت «ونوم» را از خود جدا کند! علاوه بر این، تصور می‌شود که سیمبیوت‌ها قادرند قابلیت‌های ذاتیِ میزبانان قبلی خود را به ارث ببرند، همان‌طور که سیمبیوت‌های ونوم پس از «اسپایدرمن» همگی توانایی بالا رفتن از دیوار را پیدا کرده‌اند!


الدرها (The Elders Of The Universe)

الدرها یا ارشدها

الدرها یا ارشدها در جهان مارول پس از گالاکتوس، از قدیمی‌ترین موجودات محسوب می‌شوند. آن‌ها موجوداتی هستند که میلیون‌ها سال در این جهان زندگی کرده‌اند. بعضی از آن‌ها تکنولوژی‌های متفاوتی در اختیارشان است و برخی نیز قدرت‌های ماورایی دارند. چیز مشترک بین آن‌ها این است که همه‌شان عمری جاودانه دارند، اما به شرطی که هدفی برای دستیابی داشته باشند. در واقع، یک الدرِ بی‌هدف، دلیل زندگی و جاودانگی خود را از دست می‌دهد.

الدرها معمولاً در پی دستیابی به قدرت مطلقِ جهان مارول هستند و به همین دلیل، بارها نقشه‌های زیادی کشیده‌اند تا به قدرت مطلق تبدیل شوند که از میان معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به نقشه‌ی نابودی گالاکتوس اشاره کرد. دلیل این نقشه این بود که الدرها می‌دانستند گالاکتوس آخرین بازمانده‌ی مجسم از یونیورس قبلی است و همین موضوع، این باور را تلقین می‌کرد که در صورت نابودی گالاکتوس، یونیورس فعلی نیز همراه او نابود خواهد شد و الدرها در یونیورس بعدی به موجوداتی مانند گالاکتوس تبدیل می‌شوند؛ نقشه‌ای که الدرها بارها برای انجامش تلاش کرده‌اند، ولی در محقق کردن آن شکست خورده‌اند. لازم به ذکر است که میان اعضای مختلفِ نژاد الدرها پیوند خونی وجود ندارد، اما آن‌ها یکدیگر را برادر و خواهر خطاب می‌کنند.

الدرها در جهان مارول نخستین حاملان سنگ‌های بی‌نهایت بودند که بعدها، یکی پس از دیگری از ثانوس شکست خوردند و سنگ‌های بی‌نهایت خود را به او تقدیم کردند.

13 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments