نقد فیلم اسپایدرمن: بازگشت به خانه – Spider-Man: Homecoming

فیلم مردعنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-man: Homecoming)، اولین فیلم اختصاصی اسپایدرمن در استودیو مارول است که با همکاری استودیو سونی پیکچرز ساخته شد؛ این فیلم روایتی شیرین، لطیف و روان است که تمام فاکتور های لازم برای تبدیل کردن پیتر پارکر به یک شخصیت دوست داشتنی را به همراه دارد و اکنون با نقد و بررسی این فیلم در خدمت شما هستیم.

هسته مشکلات بزرگی که اسپایدرمن با آنها سر و کله میزند را می توان در شعار او «قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد» ملاحظه کرد، اما با توجه به حوادث فیلم می توان گفت که در فیلم مذکور مسئولیت پیتر پارکر فراتر از اسپایدرمن بودن می باشد؛ دانش آموز خوب بودن، بهانه آوردن برای توجیه کردن زن عمو می، تعادل برقرار کردن بین زندگی قهرمانی و عادی، رسیدگی به مشکلات و کار های دبیرستان و… همگی از مسئولیت های پیتر در این فیلم هستند.


در این فیلم، پیتر هنوز بابت ماجراجویی هایش در فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی هیجان زده است و چیز دیگری به جز جلب کردن اعتماد تونی استارک و گرفتن عضویت گروه انتقام جویان را نمی خواهد؛ با این وجود، پیتر هنوز هم در دوران نوجوانی به سر می برد و لازم است متوجه شود که این اسپایدرمن بودن نیست که شخصیت او را می سازد و همین موضوع باعث خلق شدن یکی از زیبا ترین صحنه های فیلم می شود جایی که تونی استارک به پیتر می گوید «اگه بدون لباس هیچی نیستی پس مستحق داشتنش هم نیستی!» جمله ای که پیتر پارکر را به سمت حقیقت هدایت می کند و به او نشان می دهد شخصیت واقعی او تا چه حد فراتر از اسپایدرمن است.

اگر شما در طول فیلم جنگ داخلی جذب بازی تام هالند در نقش پیتر پارکر نشده اید، بازی او در فیلم جدیدش ثابت می کند که او بهترین شخص برای بازی در نقش اسپایدرمن است.

هوش زیاد و رفتار خوب به کمک هم شور و نشاط جوانی پیتر را می سازند و او را به شخصیتی تبدیل می کنند که مخاطب می تواند با او همـزاد پنداری کند. پیتر در طول فیلم کار های اشتباه زیادی انجام می دهد اما در زمان مناسب متوجه می شود که انجام چه کاری درست است. ویژگی بی همتایی که توسط تام هالند به زیبایی به نمایش گذاشته می شود. او در تمام صحنه های حضورش حاکم مطلق است و هرگز توسط نقش های کمکی فیلم که بازیگران بزرگ و قدرتمندی مانند مایکل کیتون و رابرت داونی جونیور هستند به حاشیه رانده نمی شود.


نه رابرت داونی در نقش مرد آهنی (Iron-Man) و نه مایکل کیتون در نقش خبیث اصلی فیلم یعنی والچر (Vulture) آن قدر که تصور میشد در فیلم حضور ندارند، به خصوص کیتون که با وجود شخصیت فوق الـعاده مهمـش، سهم کمی از مدت زمان فیلم را به خود اختصاص داده است.

در سمت دیگر جان فاوارو در نقش هپی هوگان با در اختیار گرفتن سهمی معقول از مدت زمان فیلم به خوبی از عهده‌ی نقش خود بر می آید و کاری که باید انجام دهد را انجام می دهد. تونی استارک در فیلم حضور دارد تا مربی و مرشد پیتر باشد، نه بیشتر؛ در نتیجه فیلم بازگشت به خانه فیلمی راجع به اتحاد قهرمانان نیست بلکه بدون شک فیلم اختصاصی اسپایدرمن است.

با اینکه مایکل کیتون در نقش والچر یک نقش کمکی برای فیلم است اما نقش او، با توجه به مدت زمان حضورش در فیلم، همانقدر در فیلم ارزش دارد که نقش پیتر ارزش دارد؛ مایکل کیتون نقش پدری را دارد که بیش از هر چیزی به وضعیت خانواده اش اهمیت می دهد و در این راه تونی استارک را مانند اشراف زاده ای می بیند که هیچ ارزشی برای طبقه پایین تر از خود قائل نیست، همین موضوع باعث می شود تا شخصیت او برای مخاطبان قابل همزاد پنداری باشد ولی با تمام این اوصاف شخصیت او در حدی که مخاطب انتظار دارد باشد، نیست. با کمی ارفاق می توان گفت که تبدیل شدن آدرین تومز از یک فرد معمولی به یک قاتل که از انجام جنایت ابایی ندارد بیرون از فیلم اتفاق می افتد. علاوه بر این، رفتار های خبیثانه تومز در فیلم گاهی غیر قابل درک به نظر می رسند؛ شخصیت پردازی تومز در فیلم کامل نیست و ایراد هایی زیادی دارد با این حال او همچنان هم یکی از بهترین ویلن های مارول استودیوز است؛ در واقع می توان گفت که تومز ویلنی خوب است که نقش او در فیلم به حاشیه رانده شد.


بازگشت به خانه در مورد نقش کمکی همکلاسی های پیتر خوب عمل می کند. جیکوب باتالون در نقش بهترین دوست پیتر پارکر یعنی ند (Ned) نقش آفرینی خیلی خوبی دارد، پی بردن او به هویت مخفی پیتر، بهترین صحنه های فان فیلم را خلق می کند و او به طور غیر مستقیم یکی از اصلی ترین عوامل تکامل شخصیتی پیتر است. در سمت دیگر زندیا به عنوان میشل نقش آفرینی کوتاهی در فیلم دارد ولی لحظه هایی به یاد ماندنی را برای مخاطب خلق می کند. لاورا هریر در نقش لیز همکلاسی و کسی که پیتر به او علاقه دارد، بالاتر از انتظار ها ظاهر می شود! دختری که دسترسی به او آسان نیست و حتی گاهی به وجود پیتر توجه نمی کند.

فضای دبیرستانی فیلم بازگشت به خانه ویژگی ای است که فیلم را نه تنها از دیگر فیلم های MCU بلکه از بسیاری از فیلم های ابرقهرمانی متمایز می کند. مشغول بودن پیتر برای مسابقات علمی بین مدارس، همانقدر برای شکل گیری داستان فیلم و شخصیت پیتر مهم است که دنبال کردن سرنخ ها و نشانه ها برای رسیدن به آدرین تومز موثر است؛ در واقع دبیرستانی بودن پیتر باعث می شود تا مسئله برقراری تعادل بین زندگی عادی و ابرقهرمانی او پر رنگ تر شود، ویژگی ای که بیش از هر چیز دیگری خط داستانی فیلم را پیش می برد.

درست مانند فیلم مرد مورچه ای (Ant-Man)، خط داستانی فیلم در مورد نجات دنیا یا موقعیتی برای گسترش دادن MCU نیست. داستان این فیلم به زیبایی به ما نشان می دهد که چرا لقب اسپایدرمن جمله‌ Friendly Neighborhood Spider-Man است و همین ویژگی سبب می شود تا دیدن این فیلم، برای بسیاری از مخاطبان، به یاد ماندنی تر از دیدن یک قهرمان در حال بستن یک دروازه به فضای بی پایان یا متوقف کردن یک ارتش باشد.

این فیلم دارای لحظات فان بسیار و قهرمان جوانیست که هنوز دنیای گستره‌ی قدرت هایش را به طور کامل درک نکرده است، کسی که با دیدن تک تک امکاناتی که تونی استارک در لباسش قرار داده شگفت زده می شود. در فیلم مقدار زیادی از فان در محله کویینز (Queens) بنا شده، جایی که در آن ساختمان های بلند زیادی برای تار بازی های اسپایدرمن وجود ندارد و او مجبور است برای حمل و نقل از وسایل زمینی استفاده کند و این باعث می شود تا برخلاف دیگر فیلم های اسپایدرمن خاص بودن تار بازی اسپایدرمن درمیان آسمان خراش های منهتن حس شود (که به یکی از کمیک های برتر اسپایدرمن اشاره دارد)، ضمناً باید به این نکته اشاره کرد که در این فیلم مانند جنگ داخلی و سه گانه‌ی اسپایدرمن سم ریمی، از یک نسخه دیجیتال واضح برای صحنه های اکشن استفاده شده برخلاف سری Amazing که اسپایدرمن در صحنه های اکشن ملموس تر بود.


در واقع می توان گفت که فیلم در شخصیت پردازی و فان بسیار قوی تر از صحنه های اکشن است. با این که صحنه های اکشن از قبیل ساختمان یادبود واشنگتن، صحنه های برگزیده نبرد هواپیما و… ، همگی در سطح خوبی قرار دارند اما در حد صحنه های اکشن اسپایدرمن در فیلم جنگ داخلی یا سری های قبلی نیستند. نبود صحنه های اکشن به یاد ماندنی در فیلم شاید آن دسته از طرافداران فیلم های ابرقهرمانی را که عاشق افزایش آدرنالین و اکشن چشم نوازند ناراحت کند اما در نهایت کارگردان به این نکته پی برده که مسئولیت بزرگش در مورد شخصیت پردازی است نه در مورد قدرت بزرگی که در اختیار آنهاست.

۷.۲
بازگشت شگفت انگیز!

Spider-Man: Homecoming

  • ComicSquad ۷
  • Metacritic ۷.۳
28 دیدگاه
Inline Feedbacks
View all comments